???
من برم هيشکي تنها نميشه
بغضي ابري برام وا نميشه
طفلکي مادرم بعد من
حتما افسرده ميشه
کاش ميشد اينو لااقل بدوني موندم اينجا که تنها نموني
عاشقم واقعا نه از اين عشقاي يک قروني
زندگي عين درياي بي آب من همش راه ميرم بي تو تو خواب
مثل يک کوري ام که عصاشو داده به دست يک کرم شب تاب
آخه تو چي ميدوني ازم که رو تنم جاي چنگال گرگه
پا گذاشتم رو قلبم که له شم ما کوچکا خدامون بزرگه
من برم هيشکي تنها نميشه بغضي ابري برام وا نميشه
طفلکي مادرم بعد من …
بچگيم توپ چهل تيکه بودم ته اون کوچه تاريکه بودم
خيلي سالا گذشت تا دلم ريشه زد تو وجودم
خيلي سالارو يادم نمونده دورمم خيلي آدم نمونده
من هنوز حرف دارم با چشات درد و دل کم نمونده
زندگي عين درياي بي آب من همش راه ميرم بي تو تو خواب
مثل يک کوري ام که عصاشو داده به دست يک کرم شب تاب
آخه تو چي ميدوني ازم که رو تنم جاي چنگال گرگه
پا گذاشتم رو قلبم که له شم ما کوچکا خدامون بزرگه
???
Shahab Mozaffari - Setayesh
درباره این سایت